loading...

آئین مستان

متن روضه شب اول محرم حضرت مسلم,متن روضه شب اول محرم,متن روضه حضرت مسلم,متن روضه,شب اول محرم,حضرت مسلم,سفیر پیامبر خدا,متن روضه شهادت حضرت مسلم,شهادت حضرت مسلم,روضه شهادت حضرت مسلم,روضه شب اول محرم,آمو

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1757 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1294 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 697 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 635 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3495 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3825 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3679 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7266 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4953 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4373 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5540 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 927 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ، آقا سلام....

 اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ، عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن

ما را نسیم پرچم تو زنده می کند

زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند

خیلی منتظر محرمت بودم، گفتم خدایا یه عمری بده یه بار دیگه محرم آقام ببینم،

ما را نسیم پرچم تو زنده می کند

زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند

خشکیده بود چند صباحی قنات اشک

این چشمه را ولی غم تو زنده می کند

شب اول محرم میخوام یه چیزی بگم نالتو بزنی و صدای حسین جانتو برا اولین بار بلند کنی

سریع به نیزه بلند است....

حسین جان...

آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را

شور تو، روضه و دم تو زنده می کند

ای خون بهای عشق، چه خوش گفت پیر ما

اسلام را محرم تو زنده می کند

آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را

انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند

فردای محشر و غم و طوفان و تشنگی

ما را امید زمزم تو زنده می کند

قبل از اینکه روضه رو شروع کنم، اول باید اجازه بگیرم و وارد روضه بشم، بی بی جونم...، بی بی جان هر مجلس عزایی صاحب عزایی داره، همه میان به بزرگتر تسلیت میگن، دم در ایستاده بودی یا نه....

خودم دیدم که دشمن مادرم را....

بریم دم خانه ی مسلم بن عقیل، یکی از شباهت های مسلم و اربابمون تنهایی مسلم بود، یکی دیگه از شباهت های مسلم و امام حسین جراحت ها و زخم هایی که مسلم برداشته، طبری نوشته وقتی مسلم مکان اختفاش معلوم شد، مامورین حکومت آمدن مسلم دستگیر کنن، جنگ نمایانی کرد، خیلی از دشمن های نامرد به درک واصل کرد، یه ضربتی بهش زدند، راوی "فَضَرَبَ بُكَيرٌ فَمَ مُسلِمٍ فَقَطَعَ شَفَتَهُ العُليا" با شمشیر به دهان مسلم زدند لب بالای مسلم پاره شد، "وأشرَعَ السَّيفَ فِي السُّفلى" ضربت به لب پایینش رسید، "ونَصَلَت لَها ثَنِيَّتاهُ" دندونای مسلم شکست، ای قربون اون آقایی که لب و دندانش شکستن....

دانلود روضه شهادت حضرت مسلم(ع) شب اول محرم

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2279 زمان : نظرات (0)

شهادت حضرت مسلم(ع) شب اول محرم

 

هرکسی گفت حسین فاطمه او را بخشید

بس که بخشید گنهکار دگر کم آمد

چشم وا کن که علی فاطمه را میارد

پیش از آنها خود پیغمبر اکرم آمد

امام صادق ع هر وقت مجلس میگرفت عبا را دم در می انداخت میفرمود مادرم فاطمه میاد میشینه دم در

شب اول دلم می خواد بگه حسین

خودشان بانی و هم گریه کن و سینه زنند

هر چه قیمت شده از آن بیت مکرم آمد

نوکر تو همه جوره به خدا نوکر توست

کار تو بر همه  اعمال مقدم  آمد

وعده کن در شب اول به شب اول قبر

ملکی مژده دهد شاه دو عالم امد

جای هرکس که به ما سینه زدن آموخت

دل پر غصه بگریید که محرم آمد

اینقدرمسلم غریبه،حدود سه ماهه رفته کوفه، تو راه  كه میومد اون راه بلد مسلم از عطش جوون داد، نامه نوشت به ابی عبدالله برگردم با خودتان بیام، ابی عبدالله شاید به صورت رمز نوشت برای مسلم: وعده ی من و تو دروازه کوفه،ابی عبدالله به وعده اش وفا كرد، تادروازه كوفه دختر مسلم آروم گریه میکرد،اما هچین كه به دروازه رسید دید سر باباش بالای دروازه آویزانه،از بالای نیزه چشمها تو چشم هم افتاد،گفت سکینه ببین اینم سر بابای منه   بگوحسین................

کوچه گردی نکن حبیب خدا میهمانی تو منزلت داری

دعوتت کرده اند این مردم توازاین کوفه دست خط داری

رونزن گوششان کراست امشب باغم بی کسی مدارا کن

همه دارند میروندآقابی صداگریه کن تماشا کن

ای ولی فقیه دل خسته ای ابرمرد قهرمان چه خبر

نامه ای دادی حسین برگرد از امام زمانمان چه خبر

بازهم بی بصیرتی کردندجهلشان کاردستتان داده

لقمه های حرام را خوردند دل بریدنداز شما ساده

چاله کندندبرسرراهت تاکه گودال رامحک بزنند

ریسمان جهالت آوردندتابه زخم دلت نمک بزنند

کوفه بال وپرشما را بست کنج دیوار خسته افتادی

تنگی کوچه هاش باعث شد یاد پهلوشکسته افتادی

ضربه هاشان به پهلویت میخورد دردهایت یکی دوتاکه نبود

چقدرزود دوره ات کردند کوفه گودال کربلا که نبود

آب در حسرت لبان سوخت لب پاره معذبی آقا

باغروری شکسته آقا جان سردارالاماره ات بردند

باورم نیست باتنی بی سرسمت میخ قناره ات بردند

تهمت خوردن شراب زدند به شما مرد حق پرست آقا

تازه با این که خیزران نزدنددوسه تا دندانتان شکست

خیزران گفتم ودلم خون شد دهنم تیر میکشد چه کنم

دستاشو بستن  بالای دارالاماره سروازبدن جدا کردن، تا آخرین لحظه میگفت :حسین کوفه میا،آخه امروز فهمیدم مغازه ها به نیزه سازی تبدیل شدند،بازار نیزه فروش ها شلوغ شده کوفه پر از حرمله است،اینجا به میهمانان آب نمی دهند، از بالای دارالاماره تنش رو به پایین انداختند، طوعه میگه گفتم برم ببینم مهمان دیشم رو چی به سرش آوردند، دیدم بدن بی سرو  پاهاش رو به ریسمان بستندریالبا اسب تو کوچه میکشیدند دیدم بردند،میگه اومدم دنبال جنازه،بردنش بازار قصابها برای اینكه همه شیعه ها بترسند،بدن روبه قناره قصابی آویزان کردند تازه این نایب آقاست این جور کشتند،برا خودش برنامه ها چیدند،...

دانلود روضه شهادت حضرت مسلم(ع) شب اول محرممنبع:باب الحرم

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 579 زمان : نظرات (0)

روزی حضرت سید الشهدا (ع) از اُسامة بن زید که در حا احتضار بود، عیادت کرد، وقتی اُسامة حضرت را دید آهی کشید، حضرت فرمود: اُسامة مگر چه غمی داری که آه می کشی؛ عرض کرد: فدایت شوم یا بن رسول الله در بستر مرگ افتاده ام در حالی که شصت هزار دینار بدهکارم. حضرت فرمود: ناراحت مباش، قرض تو به گردن من، من شصت هزار دینار قرض تو را می دهم، قبل از آنکه اُسامة از دنیا برود حضرت دستور دادند شصت هزار دینار آوردند و قرض او را اَدا کرد.

اشاره گریز: اینجا شایسته است اشاره شود به سه وصیت حضرت مسلم در آخرین لحظات....... وصیت سومش به عمر سعد لعنت الله علیه،این بود،یه نامه بنویس بده به یكی بفرست برا حسین بن علی پسر عموم،نیا كوفه،اینها خیلی نامردند.....

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2773 زمان : نظرات (0)

سلام بر تو و بر پاره  پاره پیکر تو

به اشک چشم تو و خون پاک حنجر تو

هزار حیف که مثل حسین در گودال

نبود تا که کند گریه بر تو خواهر تو

زنان کوفه زده دسته های نی آتش

ز بام خانه فرور ریختند بر سر تو

میان آن همه نامرد های مهمان کش

فقط در آن دل شب طوعه گشت یاور تو

درود بر لب عطشان و چشم گریانت

سلام باد بر آن یا حسین آخر تو

سکینه در حرم از غربت تو می گوید

رقیه گریه کند پا به پای دختر تو

ابا عبدالله اول روضه خون مسلم بخونه، چجوری روضه خوند؛ تا خبر شهادت دادند حضرت رفت تو خیمه مخدرات، همه دور آقا حلقه زدند، محرم ها روپوشاشون بالا زدند نگاه کردن دیدن حسین آروم آروم داره اشک میریزه، سرش آورد بالا گفت: بگید دختر مسلم بیاد، دختر جناب مسلم اومد تو بغلش نشست دیدن ابی عبدالله آروم آروم دست می کشه رو سر این دختر میخواد بگه آی مردم عالم دختری که بابا نداره، دختری که داغ دیده باید نوازشش کرد یاد بگیرن همه دختری که بابا نداره زدن نداره

گفت ای دست گل زیبایم

من از امروز تو را بابایم

دختر کوچک من خواهر توست

خواهر غم زده ام مادر توست

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 828 زمان : نظرات (0)

وقتی سفیر پیامبر(ص) در حوالی شهر شام به صحرای موته رسید. از قضا به حاکم موته شرجیل بن عمروقصان که به شکار به صحرا آمده بود، برخورد کرد. چون سفیر پیامبر(ص) را دید از او سوال کرد: کیستی؟ از کجا آمده ای؟ به کجا می روی؟ او گفت: از مدینه آمده ام، از پیغمبر آخرالزمان نامه دارم و به سوی پادشاه شهر شام میروم تا که او را به دین پیغمبر دعوت نمایم. شرجیل ملعون در غضب شد و دستور داد تا او را بگیرند. ظالمان او را گرفتند و نامه پیغمبر را پاره کردند و سرش را از بدن جدا کردند. تا این خبر به رسول اکرم (ص) رسید آن حضرت برآشفته شدند و حمّیت او به حرکت درآمد و پسر عمّ خود جعفر طیار را طلبید، همراه چهار هزار سوار به طرف شرجیل حاکم موته فرستاد به جهت انتقام سفیری که بی گناه کشته شد.

اشاره گریز: جان به قربان آن سفیری که مولایش نیز مانند او غریبانه به شهادت رسید.

منبع: کتاب گریز های مداحی

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 65
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 473
  • آی پی دیروز : 418
  • بازدید امروز : 1,846
  • باردید دیروز : 2,753
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 84
  • بازدید هفته : 22,823
  • بازدید ماه : 22,823
  • بازدید سال : 1,337,856
  • بازدید کلی : 19,843,684